شیخاص!
|
||
دنیای یک شیخ خاص |
به نام خالق آسمانها و زمین که اختلاف زبانها را نشانۀ خود نامید. روم: 22... میگن: همدلی از همزبانی بهتر است. برای ارتباط، همزبانی لازمه. ناهمزبان باشن، مترجم لازم میشه. لذا خیلی از مبلّغین ولایتمدار که از کنگرۀ حج برمیگردند، اظهار تاءسف میکنند که در مکه فرصت خوبی برای ارتباط با دیگر مسلمانان عالم داشتیم؛ ولی نه که مشکل زبان بود، اونقدرها نشد کار تبلیغی و شبههزدایی بکنیم. پس لزوم همزبانی انکارناپذیره؛ ولی الزاما" موجب تفاهم نمیشه. گاهی دو تا ترک به قول مولانا بیگانهوار با هم رفتار میکنند؛ چون آبشون از یک جو نمیره. زن و شوهرم باشند؛ در عین الصاق، دچار افتراقند. اما اگه به قول قرآن: «کلمةٍ سواء» بینشون باشه؛ نقطۀ مشترک. آلعمران: 64 غریبه هم که باشند، آشنان... در فیلم سینمایی «گوست داگ: سلوک سامورایی» ساختۀ جیم جارموش در 1999 سه تا انسان با سه زبان مختلف تصویر میشه. اونقدر اینا دلاشون به هم نزدیکه؛ انگار تلهپاتی دارند؛ شبیه سه شخصیت مثنوی مولوی که وقتی یکیشون میگه انگور میخوام، اونیکی عنب میخواد و سومی: اوزوم. نمیفهمن چی میگن؛ ولی در نهایت میبینن هر سه یکجور میوه رو خواستند!... یک نکتۀ قرآنی: قرآن، به جای همزبانی انسانها، «اختلاف السنه» رو از نشانههای خدا اعلام کرده؛ شاید به خاطر اینکه «اختلاف زبان» از یک منظر برکت داره. نقطهء شروعیست برای اشتراکات عمیقتر. چون انسان تواناست. وقتی نتونه تکلم کنه، جاگزین پیدا میکنه. برخی مهارتهای زیبا انگار مولود ناهمزبانیست. مثل حرکات معنادار اما بیواژه: پانتومیم. من و تو اگر خدای ناکرده لال باشیم به قول هوشنگ ابتهاج: اشارات نظر نامهرسان من و توست. بسیاری از هنرهای تجسّمی و شنیداری که در واقع جلوهای از جلوات خداست، جانشین کلام است؛ مثل صورتگری؛ یا ملودیپردازی بدون کلام که همه جای دنیام مخاطب داره... آثار خوشنویسییی که در قالب سیاهمشق تولید میشه به خاطر حالت انتزاعیش، رسیدن به یک زبان جهانی است. کلمات فارسیشو اون ژاپنی نمیتونه بخونه اما فرم و فضاش براش زیباست. لذا میگن وقتی میرید از یک گالری هنری بازدید میکنید، زبان رو تعطیل کنید: چون: «بهتر از خواندن»، بود دیدن خط استاد را. نخون؛ ببین... در فیلم سینمایی «زیر آسمان برلین» ساختۀ 1987 سکانسی داره که از صدای مرحوم عبدالباسط استفاده کرده؛ با اونکه فیلم آلمانیه، ویم وندرس کارگردان میگه: وقتی این نوارو شنیدم حس کردم بهترین افکتی که میتونم توی این صحنه بذارم همین صوته... کلامش را نمیفهمیدم، ولی با من ارتباط دلی برقرار کرد... یا اون مداح آذری که در فراق امام عصرعجل الله تعالی فرجه اون تکۀ معروف: گـلدی بوو جومعه ده... رو خونده. این جمعه هم رد شد نیومدی.... دیدم خیلیها با شنیدنش متاءثر میکنن، حتی گریه میکنن؛ در حالی که معنای کلمات ترکی رو نمیفهمن. اما میبینی همونا نسبت به خوانش «دور از سنّتِ فلان مدّاح فارس» بیرغبتند. کانالو عوض میکنن... نتیجهگیری: طلبهها و مبلّغین باید زبان انگلیسی رو یاد بگیرند تا در در برخورد با خارجیان، مذهب حقّه رو تبلیغ کنند. اما در عین حال اشتراک زبانی، کافی نیست و گاهی لازم هم نیست. بدون وساطت کلمات هم میشه با دیگری از راه اشارات نظر یا هنرهای بصری و سمعی ارتباط برقرار کرد و به یک زبان بینالمللی رسید. لذا مولوی گفته: همدلی از همزبانی بهتر است. عرضم تمام!
![]() |