شیخاص!
 
 
دنیای یک شیخ خاص
 

فیلم اجرا در قمپز: ایتا،یوتیوب
«مرا میبینی و هردم زیادت می‌کنی دردم»
بود توجیه کارت اینکه من دارم کشش، مَردم
مرا با این حساب ای کاش زن می‌آفریدی پس
مگر گویی که دارد زن‌شدن هم دردسر هر دم
مرا با زوجه‌ام جوری نمودی لای چرخ گوشت
شدم لوله نمی‌دانم که آیا زوج یا فردم؟
مگو قصّه: خَلقتُ الإنس بهر این هدف یا آن
بگو انسان در این سامان برای غصّه آوردم
به‌ظاهر اشرف‌المخلوقم و تهران‌نشین دهر
ولی محرومِ برخوردارکَم اهل بشاگردم
نزن سفت اینقدر ارباب! بابایم درآمد که!
چه کوته‌بخت و نحس‌اقبالم اینکه نوکرم، برده‌م
ز چوب بیصدایت شد یکی بالا و پایینم
تو برگردان مرا بطن ننه‌م، ای کاش برگردم
به چوب نیمسوزم ده حوالت بابت این شعر
که من عین خیالم نیست هیچ از بس که خونسردم
اگر چه من به کتفم نیست، از رو می‌روی؟ عمراً
«مرا میبینی و هردم زیادت می‌کنی دردم»
سرِ سبزم دهد بر باد آخر این زبان تلخ
چه سرخ است این زبان با آنکه چون شیخاص توزردم
خدایا! واقعاً که! در تلافی عزم تو جزم است؟
شدم جوگیرِ قمپز، من غلط کردم، شکر خوردم


برچسب‌ها: قم, قمپز, بتول تقویزاده, زینب میرکمالی
 |+| نوشته شده در  شنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۲ساعت 20:19  توسط شیخ 02537832100  | 
  بالا