شیخاص!
|
||
دنیای یک شیخ خاص |
مصاحبۀ رضا شیخمحمّدی با رادیو فرهنگ، برنامۀ زندۀ هفت اقلیم
سردبیر: رضا جلالی، تهیّهکننده: صداقتگو، مجری: محمّدیان، ۲۳ اسفند ۹۲: اینجا
انتشار در کانال تلگرامم در 9503: اینجا
سوار موج خطر، صخره را به سُخره گرفت (سال 68)
--------------------------------------------
عمرى فرود پلكهايش
لبيّكهايش بود
به التماس شهادت
ديدمش در مرگ
و اندوهبار گفتم:
چرا اينسان اين انسان محو است در سكوت
در تابوت؟
شگفتا!
كسى گفتا:
«چه حاجتش به آرى؟
كه اجابتش كردهاند به مرگْ بارى!
و اين تويى كه ناکامزده - ناكامْزنده -
در ننگ و عارى
65
----------------------------------------
كارنامهشان اين بود:
در نزد عشق دلباخته
در نرد عشق برنده
جرعهاى از عشق
در بزمشان بنوش!
و در جُرگهشان
لباس رزم بپوش!
3/6/65، حوالى باختران، موقعيّت شهيد حاج محمود شهبازى
----------------------------------------------------------------------------
پرسید چگونهای؟ بگفتم: ممنون! / خون در شریان در جریان شکر خدا
پرسید چگونهای پسر؟ گفتم: شکر / خون در جریان در شریان شکر خدا / 9207
-------------------------------------------------------------------------------
هلا! هِى بزن بر بُرار خطر / بران بىمهابا - سوار خطر! -
--------------------------------------------------------------------
شب را به كف شفق به زنجير ببین / محصول امید و صبر و تدبیر ببین
تا گل دهد و میوه برآرد امروز / بر شاخهء لب غنچهء تکبیر ببین
۱۷ دی ۸۸، کرمان، نزدیک میدان آزادی، کوچه بهمنیار، آموزشگاه موسیقی گلپونهها
آوار: ای جان و جهان من کجایی؟ آخر بر من چرا نیایی؟ شعر: ــنایےغزنوے
کارعمل (تصنیف بداهها)ی اجرا کردم روی غزل جبلی غرجستانی که بجاست با مشورت یک آهنگساز و تنظیمکننده به کار خوب استودیویی تبدیل شود:
ما توبۀ دیرینه شکستیم دگر بار - وز بند بد و نیک بجستیم دگر بار
در میکده رفتیم و دل و خرقه و سوگند - دادیم و نهادیم و شکستیم دگر
اندر صف اوباش برآسوده ز پرخاش - با دلبر قلّاش نشستیم دگر بار
هرچند ز تیر مژۀ تو دل و جان را - در معرکۀ عشق بخستیم دگر بار
ای بسته زرِهوار سر زلف به عمدا - دل در هوس عشق تو بستیم دگر بار
المنة لله که به پیمانۀ عشقت - از خواجگی خویش برستیم دگر بار
آرشیو شیخ: J3
لینک فیلم کامل اجرا (میکس با ادیوس۷ در سال ۹۹): تلگرام / آپارات
لینک فیلم یکدقیقهای برشی از آواز فوق میکس با ادیوس با صحنههای پولشماری (غبارروبی امامزاده حسین قزوین) با شرکت پدرم تاکندی: مدیافایر / تلگرام
ویژه برنامۀ شبکۀ نور (شبکۀ استانی قم) در روز 14 خرداد ۹۲.
در این برنامه بعد از لبزنی تصنیف «نقش همّت» خدا را با تعبیر «آنکه از فرط ظهور، بیحضور مینماید» یاد کردم که تلویحا" به نام برنامه که «حماسۀ حضور» بود هم اشاره داشت. سپس به قرائت یکی از رباعیهایم که در سال ۶۵ سروده بودم، پرداختم. در این رباعی هم تصادفا" تعبیر «تدبیر و امید» که شعار انتخاباتی دکتر حسن روحانی بود، گنجانده شده بود! سپس به موضوع ارزش وحدت و اجتماع از منظر ضربالمثلها و لزوم پرهیز از تکافتادگی و انزوا پرداختم. در انتها نیز یک مصیبت کوتاه ضربالمثلی! خواندم و برای ظالمانِ کُشندۀ حضرت قمر بنیهاشم(ع) که زادروزش را پشت سر گذاشتیم، لعنت فرستادم.
لینک دریافت فایل صوتی: اینجا / لینک مرتبط: اینجا / لینک فیسبوکی
لینک دریافت فیلم: aparat.com/v/1kDdS
لینک تلگرامی: t.me/rSheikh/507
در آرشیوم دو فایل از مرحوم سید جواد ذبیحی دارم که ابیاتی از ترجیعبند محتشم کاشانی در رثای سیّدالشّهداء(ع) را خوانده؛
یکی به طول ده دقیقه که با این بیت آغاز میشود:
چون خون ز حلق تشنۀ او بر زمین رسید - جوش از زمین به ذروۀ عرش برین رسید
و دیگری دوازده دقیقه با مطلع:
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد - شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد
دو و نیم دقیقه از این اجرا را که در آن گوشۀ شکستۀ بیات ترک را خوانده. بشنوید:
از پیکوفایل: اینجا / از ساوندکلود: اینجا
برای دریافت نسخۀ کامل تماس بگیرید:
09127499479 t.me/qom44
فیلم آواز بداهۀ من با ساز دستساز یک گدای هندی
دهلی / تیر 89 / لینک دریافت فیلم از آپارات: اینجا
عکسهایم در هندوستان را با هشتگ #ءهندوستان در اینستاگرامم ببینید:
www.instagram.com/_pic_
پرده برگیر و بیش از این آخر
پرده بر عاشقان خود مدران
هر چه صد سال گرد آوردند
با تو درباختند پاک بر آن
لینک دانلود فایل دو دقیقهای>> اینجا
اجرای کامل این نوار در آرشیو حقیر موجود است:
تلفن تماس: ۰۹۱۲۷۴۹۹۴۷۹
حضورم به عنوان کارشناس آواز
مجریان: خانم فاطمه رکنی و فرید دهدزی
لینک دریافت فایلهای صوتی:
پنج فروردین ۹۲ / ۲۴ فروردین ۹۲ / ۲۵ فروردین ۹۲
آواز ماهور من بر روی گوشهٔ نیریز و شعر انوری
ابیوردی همراه با سهتار امید مظهری شاگرد
استاد شجریان
مکان اجرا: تبریز، آموزشگاه استاد سید ودود
مظهری
زمان: بهار ۱۳۸۸ شمسی
نشر فایل توسّط دوستی در ساوندکلود: اینجا
فایل صوتی در پرشینگیگ: اینجا لینک
فیسبوکی: اینجا
در آخرین روزهای هفتۀ بسیج امسال، این چهارپاره را که حاصل طبع خودم در هفتۀ بسیج هشت سال پیش است و قبلا" در اینجا منتشرش کرده بودم، این بار در پستی مستقل تقدیم میکنم:
پنج آذرماه هشتاد و سه شد
باز طبع سركشم سودازده است
خامهام در روز تشكيل بسيج
واصف دُردىكشان ميكده است
ياد كردم دشنه و فانسقه را
پوكه و پوتين، پلاك و قُمقمه
ياد كردم آهنين مردان مرد
آن به حقبخشندگانِ جُمجمه(۱)
هان بسيجى! اى شگفتىساز رزم
كار كارستان تو باشد شگرف
هست سعدىگفتنى حق با عمل(۲)
مرد ميدانى تو و من مرد حرف
باد در خطّ پدافندى وزيد
پاسگاه زيد پُر خاك و خُل است!
دشمن فرضى نه، خصمِ واقعى
سيبل آن قنّاسهچىهاى گُل است
رفته بودم سنگرى كوتاهْسقف
گفت باقر: قبله يك كم مايل است
چون ركوعم بود مانند قيام
ديگرى گفتا: نمازت باطل است!
گفتم: اى از پاپ كاتوليكتر
كيستى؟ انگار شورَت در سر است
هر چه باشد، مُفتى گُردان منم!
گفت: خوشوقتيم! نامم جعفر است!
ديدم آن نوبت كه مأموريّتم
پادگان كوثر دزفول بود،
نوجوان گيلكى با عمِّ جزء
با خدايش نيمهشب مشغول بود
جعفر ما بسكه ريزهميزه بود
كيسهخوابِ سايز كوچك دوست داشت!
خون سرخِ كاملهمردى بزرگ
در ميان رگ به زير پوست داشت
جعفر آقا توى تيپ الغدير
آشنا با فكّه و ماروت بود
بيخبر از ادكلنهاى غليظ
اُخت با بوى گَس باروت بود
بسكه اين دلنازكِ كمحوصله
قلبش از شوق شب حمله تپيد
گاهگه با تكّهچوبى بر زمين
پيش خود حدسى، كروكى مىكشيد!
گفت ديشب جعفر آقا! وقت خواب:
«آنقدر روحيّهام گشته قوى،
پيش من باشد ز بالِش نرمتر
سيمهاى خاردار حلقوى!»
بهر تزريق مننژيت و كزاز
واحد بهدارى لشكر رسيد
داد دلدارى به من جعفر: «بد است،
لرزد از سوزن، بسيجى مثل بيد!»
شد شب جمعه، دو شب مانده به رزم
گفت فرمانده كه شد گاه عمل
بهر «گلچينهاى گردان» دور نيست
فيض و فوزِ مرگِ اَحلى من عسل!
رمز يا زهرا شد از بیسيم پخش
جعفر آقا سازِ حمله ساز كرد
تركشى ناگه به كولهپشتىاش
خورد و روحش از قفس پرواز كرد
روى ساك يك بسيجى حك شده:
«كربلامشتاقِ اعزامى ز رشت»
واى بر من! جعفر ما شد شهيد
در خلال پاتك والفجر هشت
ديد خطّاطى بسيجى ناگهان،
جعفرآقا را به ميدانْ پيكرش
انحناى خطّ نستعليق داشت
خطّ خون خنجرى بر حنجرش
۱. اشاره به کلام مولی علی(ع): در جنگ جمجمهات را به خدا قرض بده! أَعِرِ الله جُمجُمَتَک، نهجالبلاغه، خطبۀ 11
۲. اشاره به شعر سعدی: دو صدگفته چون نیم کردار نیست
دوستان ببخشند که مدتی است در فیسبوک و در چها برگه که هر کدام به یکی از تعلقات خاطرم اختصااص دارد وقتم گرفته میشودالبت اینجارا هنوز دوست دارم و خانه منست و رهایش نخوام کرد و تمرکزفعالیهایم مثل سابقاینجا خواهد بود:
برگهء خوشنویسی: www.fb.com/sheikh.khat
برگهء صدا: www.fb.com/sheikh.seda
برگهء عکس: www.fb.com/sheikh.pic
برگهء ادب: www.fb.com/sheikh.adab
لبگزک:
https://telegram.me/rSheikh/936
پست کامل:
![]() |